دیشلمه

شهر سنگستان

دیشلمه

شهر سنگستان

حقیقت شعر

 

جوانمردا!
این شعرها را چون آینه دان !
آخر ، دانی که آینه را
صورتی نیست ، در خود.
اما هرکه نگه کند،
صورت خود تواند دیدن
همچنین می دان که شعر را ،
در خود ،
هیچ معنایی نیست !
اما هر کسی، از او،
آن تواند دیدن که نقد روزگار و
کمال کار اوست
و اگر گویی‚
 ”شعر را معنی آن است که قائلش خواست
و دیگران معنی دیگر
وضع می کنند از خود “
این همچنان است که کسی گوید :
”صورت آینه ،
صورت روی صیقلی یی است که اول آن صورت نموده “
و این معنی را تحقیق و غموضی هست که اگر در شرح آن
آویزم ، از مقصودم بازمانم

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.afsos.blogsky.com

بایستید ساعتها از حرکت
به کارم نیایید دگر شما
چه دارد فایده وقت و زمان
آنگاه که گذشت و نگذشتنش
نکند مرا تفاوتی ،

می کنم حس سرکشی را
در تمام وجودم
دل ِ بی چاره
می زند فریاد : بگسلانید بندها را
نیست پاسخی اما فریادش را ،

رویای تاجداری را
می پروراند همچنان
دیهیم ِ سرور ابدی
افسر ِ بخت خوش
اکلیل ِ عشق ،

زهی خیال باطل !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد